سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قاسم قادری (قادر)

قلم قاصر به انشای سجایای ابوطالب

خرد درمانه و حیران و شیدای ابوطالب

علی را باب خوش منظر گرامی عم پیغمبر

خدایی چهره ای بنگر به سیمای ابوطالب

سخن سنج و قَدَر قدرت عرب را مایه عزت

برازد این چنین خلعت به بالای ابوطالب

عرب را مرد میدانها عجم را فخر ایوانها

درون قلب انسانها بود جای ابوطالب

گل توحیید بوییده، ره حق بس که پوییده

ملک همواره بوسیده، کف پای ابوطالب

حرم را خادم و مَحرم،‏نبی را یاور و همدم

به جز حق نشنوی یکدم،‏تو از نای ابوطالب

کلید کعبه در دستش صفا و مروه سرمستش

خدا داده همه هستش به ابنای ابوطالب

منم مداح او (قادر) ز لطفش حامد و شاکر

کند شرمنده ام آخر عطایای ابوطالب

یقین دارم که در محشر ز دست شاه دین حیدر

بنوشم باده ی کوثر ز مینای ابوطالب

قاسم قادری


سائل

در مدح سید بطحا ابی الائمه الطاهرین حضرت ابوطالب علیه السلام

این مرغ طبع مست من خواهد ز نو غوغا کند

تا چند بیتی منقبت از سید بطحا کند

باب علی شیر خدا هم بر امامان هدی

از نسل او کوثر ظهور از شاخه طوبی کند

فرمود پیغمبر چنین گر جمله خلق زمین

از نسل او بودند شیر از جملگی پروا کند

این جمله مولای دین در وصف بابایش ببین

فرمود امیرالم‍ؤمنین تا دشمنش رسوا کند

گردد اگر از مذنبین شافع به روز واپسین

حق این شفاعتنامه را بادست خود امضا کند

در فضل او این جمله بس از بهر هر ناکس و کس

تقسیم خلد و نار را فرزند این آقا کند

سیمرغ خوش پرواز دین در غربت و آغاز دین

در نصرت دین و نبی تنها علم برپا کند

بعد از وفاتش چون نبی بی ناصر و یاور شده

فرمان هجرت آمد و باید که او اجرا کند

فرمود در وصفش امام از صد هزاران این کلام

کاین یک سخن تنها فقط هر کور را بینا کند

ایمان او در یک طرف ایمان جمله آن طرف

آید به پایین کفه اش آن کفه را بالا کند

در باغ اعلای جنان داده خدا او را مکان

هر کس خلاف این بیان در قلب او جا واکند

مکتوب فرموده رضا آن کاتب لوح قضا

کارش به دوزخ می کشد آنجا خودش مأوا کند

هر کس یتیمی را شود کافل نبی فرموده او

همچون دو انگشت از یدی با من به جنت جا کند

کافل ابوطالب بود با شد نبی هم آن یتیم

ابن حدید سنیان آن را چنین معنا کند

«سائل» ندارد یک عمل دنبال او گرگ اجل

خواهد به مدحش خویش را در بردگانش جا کند

تو سید بطحایی و ما «سائل» ‌درگاه تو

از پور مظلومت بخواه او یک نظر بر ما کند

 


نمونه ای از فضائل حضرت ابوطالب ع در روایات

در کتب شیعه و سنى، احادیث بسیارى درباره ى شخصیت و عظمت و به خصوص ایمان و توحید حضرت ابوطالب علیه السلام موجود است که هر شخص با انصافى را بر آن مى دارد که به این امر روشن و آشکار اعتراف کند.

علاّمه ى امینى رحمه الله در کتاب ارزنده ى الغدیر ج 7 و 8، با استفاده از کتب معتبره ى اهل سنت، احادیث و شواهد بسیار زیادى را در این زمینه نقل مى کند که به عنوان نمونه توجه خوانندگان گرامى را به چند حدیث جلب مىنماییم:

1 - امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند نه پدرم حضرت ابوطالب علیه السلام و نه عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبد مناف، هیچکدام بتى را نپرستیدند. به آن حضرت عرض کردند: پس چه چیزى را مى پرستیدند؟ فرمودند: آنها همیشه به طرف کعبه و بردین حضرت ابراهیم علیه السلام نماز مى گذاردند و به دین آن حضرت معتقد بودند.

2 - روزى امیرالمؤمنین علیه السلام در رحبه )محلّى در کوفه( نشسته بودند و جماعتى از مردم در اطراف آن حضرت اجتماع کرده بودند. شخصى از جاى برخاسته و گفت: شما در این مقامات رفیع و منزلت منیع جاى دارید و حال آنکه پدرت در آتش جهنم گرفتار عذاب است؟!

حضرت فرمودند: ساکت شو، خدا دهانت را بشکند، سوگند به آن خدایى که حضرت محمد صلى الله علیه وآله را به حق به پیامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم در حقّ جمیع گنهکاران روى زمین شفاعت کند، خداوند شفاعت آن بزرگوار را در حقّ آنان قبول مىکند )و همهى آنها را به شفاعت پدرم داخل بهشت مىکند(. آیا پدر من در آتش جهنّم معذب باشد در حالى که پسرش قسمت کنندهى بهشت و جهنّم است؟

سوگند به آن خدایى که حضرت محمد صلى الله علیه وآله را به حق به پیامبرى مبعوث فرمود، در روز قیامت نور حضرت ابوطالب علیه السلام همهى انوار خلایق را خاموش مىکند مگر پنج نور را 1 - نور پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله 2 - نور من 3 - نور حضرت فاطمه زهرا علیها السلام 4 - نور امام حسن و امام حسین علیهما السلام 5 - نور امامان از فرزندان امام حسینعلیهم السلام.

آگاه باش! نور حضرت ابوطالب علیه السلام از نور ما اهل بیت است که خداوند متعال آن نور را دوهزار سال قبل از خلقت آدم خلق کرده است.(38)

3 - امام صادق علیه السلام فرمودند:

إِنَّ أَبا طالِبٍ مِن رُفَقاءِ النَّبِیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولئکَ رَفیقاً(39)

یعنى: » همانا حضرت ابوطالب علیه السلام، از رفقاء و همنشینان پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین مىباشد و چه خوب همنشینانى هستند «.

امام صادق علیه السلام فرمودند:

»وَاللَّهِ إِنَّ إیمانَ أبىطالِبٍ لَوْ وُضِعَ فى کَفَّةِ میزانٍ وَ وُضِعَ إیمانُ هذَا الْخَلْقِ فى کَفَّةِ میزانٍ، لَرَجَحَ إیمانُ أَبى طالِبٍ عَلى إیمانِهِمْ«.(40)

به خدا سوگند، اگر ایمان حضرت ابوطالبعلیه السلام را در کفّه اى از ترازو قرار دهند و ایمان این خلق را در کفّه ى دیگر ترازو، به تحقیق ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام بر ایمان آنها برترى خواهد داشت.

حضرت علىّ بن موسى الرّضاعلیه السلام در پاسخ نامهى جناب عبدالعظیم حسنى که از آن حضرت درباره ى ایمان حضرت ابوطالبعلیه السلام سؤال کرده بود فرمودند:

»بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّکَ اِنْ شَکَکْتَ فى ایمانِ أَبى طالِبٍ، کانَ مَصیرُکَ اِلَى النَّارِ«.(41)

»به نام خداوند بخشندهى مهربان، امّا بعد اگر تو در ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام شک کنى جایگاه تو در آتش جهنّم خواهد بود«.


گفتار برخى از علماى بزرگ شیعه و سنى درباره ى ایمان حضرت ابوطالب

1 - شیخ مفید رحمه الله مىفرماید:

» شیعیان امامیّه در مورد این مطلب که پدران رسول خداصلى الله علیه وآله از آدمعلیه السلام تا عبداللَّه به خداوند عزّ و جلّ ایمان داشته و موحّد بودهاند اتّفاق نظر دارند... تا آنجا که مىفرماید: و نیز به این که حضرت ابوطالب علیه السلام مؤمن از دنیا رفت و آمنه بنت وهب - مادر پیامبر اکرم علیه السلام - بر آیین توحید بوده و در روز قیامت در زمرهى مؤمنین محشور مىگردد، اجماع دارند. «(42)

2 - شیخ طوسى رحمه الله در تفسیر تبیان مىفرماید:

» بر مبناى سخنان امام صادق و امام باقر علیهما السلام حضرت ابوطالب علیه السلاممسلمان بود و در این خصوص شیعیان امامیه اختلافى ندارند و دربارهى این موضوع دلایل قاطعى دارند که ایجاد یقین مىنماید «(43).

3 - شیخ طبرسى رحمه الله در مجمع البیان مىنویسد :

اجماع اهل بیتعلیهم السلام بر ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام ثابت گردیده و اجماع ایشان حجّت است زیرا ایشان یکى از دو ثقل بزرگى هستند که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله همهى مردم را به اطاعت ایشان امر فرموده است.(44)

4 - ابن ابىالحدید معتزلى مىگوید:

وَ لوْ لا أَبُوطالِبٍ وَ ابْنُهُ

لَما مُثِّلَ الدّینُ شَخْصاً فَقاما

فَذاکَ بِمَکَّةَ آوى وَ حامى

وَ هذا بِیَثْرِبَ جَسَّ الْحَماما

یعنى اگر حضرت ابوطالبعلیه السلام و فرزندش امیرالمؤمنینعلیه السلام نبودند هیچ اثرى از اسلام نمىماند. ابوطالبعلیه السلام در مکه پیامبر را پناه داد و حمایت کرد و فرزندش على بن ابیطالبعلیه السلام نیز در مدینه در رکاب او جنگید و او را یارى نمود.


وصیت حضرت ابوطالب علیه السلام

امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامى که حضرت ابوطالب علیه السلام در حال احتضار بود بزرگان قریش را در نزد خود جمع کرده و به آنان فرمود: »یا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ! اَنْتُمْ صَفْوَةُ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ، وَ قَلْبُ الْعَرَبِ، وَ اَنْتُمْ خَزَنَةُ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَاَهْلِ حَرَمِهِ، فیکُمُ السَّیِّدُ الْمُطاعِ، الطَّویلُ الذَّرَّاعِ، وَ فیکُمُ الْمِقْدامُ الشُّجاعِ، اَلْواسِعِ الْباعِ، اِعْلَمُوا اَنَّکُمْ لَمْ تَتْرُکُوا لِلْعَرَبِ فِى الْمَفاخِرِ نَصیباً اِلاَّ حُزْتُمُوهُ، وَ لا شَرَفاً اِلاَّ اَدْرَکْتُمُوهُ، فَلَکُمْ عَلَى النَّاسِ بِذلِکَ الْفَضیلَةُ، وَ لَهُمْ بِهِ اِلَیْکُمُ الْوَسیلَةُ، وَ النَّاسُ لَکُمْ حَرْبٌ وَ عَلى حَرْبِکُمْ اَلَبُّ، وَ اِنّى اُوصیکُمْ بِتَعْظیمِ هذِهِ الْبَیِّنَةُ )یَعْنِى الْکَعْبَةُ(، فَاِنَّ فیها مَرْضاةً لِلرَّبِّ، وَ قِواماً لِلْمَعاش، وَ ثَباتاً لِلْوَطْأَةِ، صِلُوا اَرْحامَکُمْ وَ لا تَقْطَعُوها، فَاِنَّ صِلَةُ الرَّحِمِ مَنْساةٌ فِى الْأَجَلِ، وَ زِیادَةٌ فِى الْعَدَدِ، وَ اتْرُکُوا الْبَغْىَ وَ الْعُقُوقَ فَفیهِما هَلَکَةُ الْقُرُونِ قَبْلَکُمْ، اَجیبُوا الدَّاعِىَ، وَ اَعْطُوا السَّائِلَ فَاِنَّ فیهِما شَرَفُ الْحَیاةِ وَ الْمَماتِ، وَ عَلَیْکُمْ بِصِدْقِ الْحَدیثِ، وَ اَداءِ الْأَمانَةِ، فَاِنَّ فیهِما مَحَبَّةٌ فِى الْخاصِ وَ مَکْرَمَةٌ فِى الْعامِ.

وَ اِنّى اُوصیکُمْ بِمُحَمَّدٍ خَیْراً فَاِنَّهُ الْأَمینُ فى قُرَیْشٍ، وَ الصِّدّیقُ فِى الْعَرَبِ، وَ هُوَ الْجامِعُ لِکُلِّ ما اَوْصَیْتُکُمْ بِهِ، وَ قَدْ جاءَنا بِاَمْرٍ قَبِلَهُ الْجَنانُ، وَ اَنْکَرَهُ اللِّسانِ، مَخافَةَ الشَّنَآنِ، وَ اَیْمُ اللَّهِ کَاَنّى اَنْظُرُ اِلى صَعالیکِ الْعَرَبِ وَ اَهْلِ الْأَطْرافِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ النَّاسِ قَدْ اَجابُوا دَعْوَتَهُ، وَ صَدَّقُوا کَلِمَتَهُ، وَ عَظَّمُوا اَمْرَهُ، فَخاضَ بِهِمْ غَمَراتِ الْمَوْتِ، وَ صارَتْ رُؤَساءُ قُرَیْشٍ وَ صَنادیدُها اَذْناباً ، وَ دَوْرُها خَراباً، وَ ضُعَفاؤُها اَرْباباً، وَ اِذاً اَعْظَمُهُمْ عَلَیْهِ اَحْوَجُهُمْ اِلَیْهِ، وَ اَبْهَدِهِمْ لَهُ اَحْظاهُمْ عِنْدَهُ، قَدْ مَحَضَتْهُ الْعَرَبُ وِدادَها، وَ اَصْفَتْ لَهُ فُؤادَها، وَ اَعْطَتْهُ قِیادَها.

دُونَکُمْ یا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ! اِبْنَ اَبیکُمْ، کُونُوا لَهُ وُلاةً وَ لِحِزْبِهِ حُماةً، وَ اللَّهِ لا یَسْلُکُ اَحَدٌ سَبیلَهُ اِلاَّ رَشَدَ، وَ لا یَأْخُذُ اَحَدٌ بِهُدیهُ اِلاَّ سَعَدَ، وَ لَوْ کانَ لِنَفْسى مُدَّةً، وَ فى أَجَلى تَأْخیراً، لَکَفَفْتُ عَنْهُ الْهَزاهِزَ، وَ لَدافَعْتُ عَنْهُ الدَّواهِىَ.

اى گروه قریش! شما برگزیدگان خدا از میان خلق و قلب عرب هستید. شما گنجینه داران خدا در روى زمین و ساکنین حرم او )مکه( هستید. در میان شما سرور و اقاى مورد اطاعت و پیشتاز شجاع و بخشندهى گشاده دست است.

بدانید که در میان عرب هیچ نشان فخر و بزرگى نیست مگر اینکه شما آن را کسب نموده و به دست آوردید. و هیچ شرفى نیست مگر اینکه شما آن را درک نمودید. به همین جهت شما بر سایر مردم برترى و فضیلت دارید و مردم نیز به همین خاطر نیازمند شما بوده و براى حل امور خود به شما روى مىآورند. و )از روى حسد( با شما به جنگ برخاسته و به نبرد و جنگ با شما علاقمندند.

شما را به تعظیم و بزرگداشت این بنا )کعبه( سفارش مىکنم. زیرا احترام به کعبه موجب خشنودى خداوند و وسعت رزق و استوارى گامهاى شما خواهد بود. صله رحم کنید و از قطع رحم بپرهیزید، زیرا صلهى رحم موجب تأخیر در مرگ و افزایش جمعیّت مىشود، ظلم و ستم را کنار بگذارید که نابودى پیشنیان شما بر اثر ظلم و ستم بوده است. اگر کسى شما را دعوت نمود به او جواب مثبت دهید، و اگر کسى از شما چیزى در خواست نمود به او بخشش کنید که این دو موجب محبت در میان نزدیکان و بزرگوارى در بین عموم مردم مىباشد.

شما را در مورد حضرت محمد صلى الله علیه وآله سفارش مىکنم که به او نیکى کنید. زیرا او در میان قریش به امانتدارى و در میان عرب به راستگویى شناخته شده است. او داراى همه صفاتى است که هم اکنون شما را بدان سفارش نمودم.

او براى ما حامل پیام و رسالتى بود که قلب و جان آن را پذیرفته، ولى زبان از ترس ملامت و سرزنش بدگویان آن را انکار مىکند.

به خدا سوگند، گویا مىبنیم که افراد ضعیف و بادیه نشینان عرب و طبقه پایین اجتماع دعوت او را پذیرفته، و سخنان او را تصدیق مىنمایند، و دعوت رسالت او را بزرگ شمرده و در راه پیشرفت هدف او به گردابهاى مرگ فرورفته و جان خود را براى او فدا مىکنند. در نتیجه رؤساء و بزرگان قریش پست و فرومایه شوند، خانههایشان ویران گردیده و ضعیفانشان زمامدار امور شوند.

در این هنگام بزرگترین افراد در نزد او نیازمندترین آنها است و آنکه دورتر بوده در نزد آن حضرت بهرهمندتر گردد. همه عرب دوست او گردیده و به او علاقمند شوند، و زمام اختیار خود را به دست او مىدهند.

پس اى گروه قریش! به او پیوندید که او پسرِ پدر و مادر شما است، دوستدار او باشید و از گروه و حزب او حمایت کنید. به خدا سوگند، هر کس از شما دنباله روى راه او گردد، سعادتمند و رستگار شود، و هر کس از رهنمونهاى او بهرهمند گردد خوشبخت خواهد شد.

اگر اجل من به تأخیر می افتاد، در همه حوادث و سختی ها از او حمایت و پشتیبانى می کردم و در برابر سختیها از او دفاع می نمودم. و اینک )در آستانه سفر آخرت( به گواهى او گواهى می دهم و سخنان او را بزرگ مىشمرم