شعر ابوطالب علیه السلام
شعر و شاعر در زمان جاهلیت همواره اهمیت زیادی داشت تا آنجا که آن دو را مقدم بر شمشیر و جنگجو میدانستند. و بسا ارزش او را بر خطیب و خطاب نیز برتری میدانند؛ چرا که شاعر زبان قبیله بود و در جنگها او بود که دشمن را هجو میکرد. و با رجزهایش لشکر را بر میانگیخت و احساسات آنها را به هیجان در میآورد تا پیروزی نصیبشان شود. در آن روزگار نقش اجتماعی راستینی بر عهده شاعر بود. به نوعی ویژگی ما فوق طبیعی با نام شاعر ملازم بود. و میپنداشتند که گویا قدرتی نامتناهی و نیرومندی به وی الهام میبخشد و یا حتی درون او حلول کرده است.
یکى از دلائل روشن و بارزى که دلالت بر اسلام و ایمان و توحید حضرت ابوطالب علیه السلام مىکند، اشعار بسیار زیادى است که آن حضرت سروده است و در آنها صریحاً مسئله ى توحید و نبوّت را مطرح نموده است. تا جایى که امام صادقعلیه السلام فرمودند: امیرالمؤمنینعلیه السلام بسیار علاقمند بود که اشعار و سرودههاى حضرت ابوطالبعلیه السلام جمع آورى شود و مىفرمود: »تَعَلَّمُوهُ وَ عَلِّمُوهُ أَوْلادَکُمْ، فَإِنَّهُ کانَ عَلى دینِ اللَّهِ وَ فیهِ عِلْمٌ کَثیرٌ«.(45)
»آن اشعار را فراگیرید و آنها را به فرزندان خود نیز یاد بدهید، زیرا اشعار حضرت ابوطالبعلیه السلام مطابق دین خدا است و علوم بسیارى را در بردارد«.
علامهى امینىرحمه الله به نقل از ابن شهرآشوب مىفرماید: اشعار آن حضرت که نشانگر روح بلند و استوار و ایمان و اعتقاد راسخ وى مىباشد از سه هزار بیت بیشتر است که در اینجا به چند نمونه از اشعار آن حضرت که دالّ بر اعتقادش بر توحید و نبوّت است نقل می کنیم:
اَذُبُّ وَ اَحْمى رَسُولَ الْإِلهِ
حِمایَةَ حامٍ عَلَیْهِ شَفیقٌ
یعنى : من، چون یاورى مهربان و فداکار، از رسول و پیامبر خداوند یکتا دفاع و حمایت مىکنم.
و باز در جاى دیگرى خطاب به پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مىفرماید:
وَ اللَّهِ لَنْ یَصِلُوا اِلَیْکَ بِجَمْعِهِمُ
حَتّى اُوَسِّدَ فِى التُّرابِ دَفیناً
به خدا قسم که آنها با تمام نیرو و جمعیّتشان هرگز به تو دست نخواهند یافت مگر آنگاه که من در خاک خفته باشم.